حسین شریعتمداری
1-روز چهارشنبه 20خردادماه 88 یعنی 2روز قبل از انتخابات، طی گزارشی که به دلیل اهمیت ویژه آن به تیتر اول روزنامه کیهان تبدیل شد، از آخرین پرده سناریوی دشمن که «آشوب بعد از شکست» در انتخابات بود خبر دادیم و با اشاره به شواهد و اسناد غیرقابل انکار تاکید کردیم که «این هشدار جدی است» و ماموریت بعدی میرحسین موسوی- انشاءالله ناخواسته و ناخودآگاه- دست زدن به آشوب های خیابانی بعد از شکست در انتخابات است و در همان گزارش آوردیم که علاوه بر حامیان بیرونی مهندس موسوی، حلقه اصلی برنامه ریزان او نیز در قطعی بودن شکست وی کمترین تردیدی ندارند و به همین علت، منتظر اعلام نتیجه نمانده و از مدتها قبل برای ایجاد آشوب برنامه گسترده ای تدارک دیده اند و...
2- از صبح روز چهارشنبه- 20خرداد- و بلافاصله بعد از انتشار روزنامه حجم انبوهی از تماس های تلفنی و پیغام و پسغام ها شروع شد. بسیاری از تماس گیرندگان که شمار قابل توجهی از مسئولان نظام نیز جزو آنها بودند با تعجب می پرسیدند؛ از کجا می دانید این گروه قصد آشوب دارند؟! برخی هم گله می کردند که گزارش کیهان اذهان عمومی را دچار تشویش کرده است و توصیه می کردند؛ همین فردا در روزنامه توضیح بدهید اشتباه کرده اید و آنچه نوشته اید فقط یک حدس و گمان است! و...
اما، پاسخ ما این بود که آنچه نوشته ایم نه فقط حدس و گمان نیست، بلکه افشای مستند یک توطئه از پیش طراحی شده است و با اطمینان می گفتیم فردای روز انتخابات، صحت گزارش کیهان را به وضوح مشاهده خواهید کرد و کف و سوت رسانه ها و مقامات آمریکایی و اسرائیلی را در حمایت از آشوبگران می بینید و می شنوید. یکی از مسئولان که از گزارش کیهان ناراضی بود و آن را اغراق آمیز تلقی می کرد در تماس تلفنی با نگارنده گفت؛ موسوی و خاتمی و کروبی و... هیچکدام را نمی توان اهل آشوب و بلوا دانست و پاسخ نگارنده این بود که کروبی در این میان بازیگر فریب خورده است، او را برای تضعیف روحانیت در افکار عمومی انتخاب کرده اند و مواضع و فعالیت انتخاباتی ایشان از سوی ستاد موسوی دیکته می شود اگرچه برخلاف سایر بازیگران این بازی، سرانجام به اسلام و انقلاب خیانت نخواهد کرد. خاتمی سابقه آشوب های تیرماه 78 را در پرونده خود دارد، آشوب و بلوایی که امروزه بسیاری از عوامل میدانی و رسانه ای آن به آمریکا پناهنده شده اند و اما موسوی طی 20سال گذشته دیکته ای ننوشته است تا مردم بدانند چه اندازه غلط دارد ولی مواضع کنونی او تردیدی باقی نمی گذارد که به سیم آخر زده است، اینان و شماری از افراد بدسابقه، ضدانقلاب و مفسد اقتصادی که گرد آنها جمع شده اند حلقه های تعریف شده در زنجیره آشوبی هستند که کیهان پیشاپیش از آن خبر داده است و «ارباب حلقه ها» بیرون از مرزها و در آن سوی اقیانوس اطلس نشسته است!
3- بسیاری از آنان که روز چهارشنبه 20خرداد، کیهان را ملامت می کردند، چرا درباره آشوب های بعد از شکست میرحسین موسوی در انتخابات، گزارش داده است و با گلایه می پرسیدند «از کجا معلوم که آشوبی در راه باشد»؟! از روز شنبه 23خرداد در تماس های تلفنی و حضوری خویش با تعجب می پرسیدند «کیهان از کجا می دانست که دار و دسته موسوی قصد آشوب دارند»؟ و پاسخ ما این است که نه شق القمر کرده ایم! و نه پیشگویی از نوع غیبگویی! کیهان فقط نگاهی گذرا به فرایند ماجرا داشته است. همه کسانی که ماجرای اخیر را از چند ماه قبل تاکنون با دقت دنبال کرده باشند و همسویی غیرقابل انکار مدعیان اصلاحات با مقامات و محافل آمریکایی و اسرائیلی را زیرنظر گرفته باشند، بدون کمترین تردیدی به این نتیجه قطعی می رسند که شیپور بدصدای فتنه اخیر از آن سوی مرزها دمیده می شود و فقط بلندگوی آن در ستاد موسوی نصب شده است. دراین باره تاکنون اسناد غیرقابل انکار فراوانی ارائه کرده ایم و در مقابل به جای انکار و استدلال فقط فحش و ناسزا شنیده ایم که بگذریم...
4- و اما، برنامه ریزان «کودتای مخملی» بعد از شکست همه جانبه و مرحله به مرحله این توطئه آمریکایی که بسیار ناشیانه طراحی شده بود، امروزه ترفند جدید دیگری در آستین دارند و آن درخواست از موسوی برای انصراف از پی گیری ماجراست! توضیح آن که براساس اخبار و گزارش های موثق، قرار است برخی از افراد سرشناس!! با ارسال نامه ای خطاب به مهندس موسوی از وی بخواهند که برای پایان دادن به آشوب ها و پیشگیری از سوءاستفاده دشمنان بیرونی، از درخواست خود برای «ابطال انتخابات»! صرفنظر کند! و مهندس موسوی نیز طی بیانیه ای بر مردم و نظام اسلامی منت گذاشته! و ضمن تاکید دوباره بر دروغ بزرگ «تقلب در انتخابات»! و کوبیدن بی حاصل بعدی بر طبل غیرقانونی و دیکتاتور مآبانه «ابطال انتخابات»! با این درخواست موافقت کند!!
این ترفند که به گواهی شواهد و قرائن موجود، ریشه بیرونی دارد، با دو هدف زیر در حال پی گیری است.
اول؛ زمینه سازی برای دور کردن موسوی و اطرافیانش از محاکمه و مجازات احتمالی به جرم قتل مردم بی گناه، برپایی آشوب و بلوا و مخصوصاً همکاری با سرویس های بیگانه برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران که با هدف کاستن از اثرگذاری آن در معادلات منطقه صورت پذیرفته بود.بدیهی است که بررسی این ماجرا یک ضرورت کاملا منطقی و قانونی است چرا که جرایم یاد شده اتفاق افتاده و تعیین تکلیف مجرمان چه آنان که مستقیما در جرم و جنایت دست داشته اند و چه آنها که در خانه های امن تیمی نشسته و زمینه جرایم مورد اشاره را فراهم آورده اند، بر عهده قانون است و نتیجه هرچه باشد به یقین مورد قبول و احترام همگان خواهد بود. بنابراین هیچکس نباید و حق ندارد از این پی گیری ناخرسند باشد.
دوم؛ تبدیل توطئه شکست خورده اخیر به «آتش زیرخاکستر» و «دمل چرکین نیشتر نخورده»! برای آتش افروزی و فتنه انگیزی در آینده و شرایط حساس بعدی، با این توضیح که دشمنان بیرونی با بهره گیری از ترفند یاد شده، می کوشند میرحسین موسوی، خاتمی و... را چهره هایی مطلوب و طرفدار آرامش معرفی کنند که از حق مسلم خود به نفع نظام و مردم چشم پوشی کرده اند! و از این طریق جماعت مورد اشاره را -غیر از آنهایی که خالصانه و به خاطر سلیقه سیاسی خاص خود به موسوی رأی داده بودند و همیشه قابل احترام خواهند بود- در قالب یک جریان اپوزیسیون صاحب حق! برای آشوب ها و فتنه های بعدی ذخیره کنند!
5- ترفند یاد شده هم اکنون در حال پی گیری است و دست اندرکاران و طراحان این ترفند تاکنون با برخی از شخصیت های دینی و سیاسی تماس گرفته و به آنها پیشنهاد امضای نامه و درخواست از موسوی برای انصراف! را ارائه کرده اند که خوشبختانه حیله آنان با درایت و هوشیاری شخصیت های دینی و سیاسی مورد اشاره ناکام مانده است، هرچند که طراحان ترفند مزبور کماکان به مراجعه و تلاش خود ادامه می دهند.
6-و بالاخره بدیهی است شخصیت های دینی و سیاسی کشورمان هوشیارتر از آنند که به فریب این ترفند فریفته شوند و به یقین می دانند امضای نامه مورد اشاره چه بخواهند و چه نخواهند، خیانت آشکار به اسلام و انقلاب، نادیده گرفتن خون های به ناحق ریخته در آشوب های اخیر و همراهی با دشمنان تابلودار اسلام و فرصت دادن به غائله آفرینان برای آشوب های بعدی تلقی خواهد شد و این، گناهی نابخشودنی است و دور از ساحت پاک بزرگان با تقوای این مرز و بوم.
چاره کار اما، مراجعه به قانون است، یعنی دقیقاً همان راهی که همیشه پسندیده و معقول بوده و هست و مدعیان تقلب در انتخابات آشکارا از آن طفره می روند.